پرسش :

جوانى پس از ازدواج، متوجّه مى شود، همسرش باکره نیست! علّت آن را ابتدا از خود دختر جویا مى شود؛ او اقرار مى کند که: «قبل از ازدواج، مردى به اجبار بکارت او را زایل کرده است» این امر مورد تأیید پدربزرگ دختر، مادر و عموى او نیز قرار مى گیرد و براى اثبات یا عدم اثبات علمى این قضیّه، عروس را به پزشک مامایى مى برند و طبق نظر پزشک، دختر بکارت را شب عروسى و بعد از ازدواج از دست داده است. همین امر باعث اختلاف خانواده داماد و عروس مى گردد، خانواده عروس مدّعى سلامت دختر است و طرف داماد را متّهم مى کند. ولى طرف داماد، اعتراف خود دختر را ملاک قرار داده و او را فاقد بکارت مى داند. با توجّه به مقدّمه فوق به سؤالات زیر پاسخ فرمایید: الف) براى اثبات یا عدم اثبات بکارت، آیا اعتراف دختر مقدّم است، یا نظر پزشک مامایى؟ ب) بر فرض تقدّم اقرار دختر، آیا طرف داماد حق مطالبه ارش (ما به التفاوت مهریّه باکره و غیر باکره) را دارد؟ ج) بر فرض تقدّم نظر پزشک چطور؟


پاسخ :
چنانچه دختر اقرار کند بکارتش قبل از ازدواج زائل شده قول او مقدّم است.

منبع: استفتائات جدید، آیت‌‌ الله العظمی مکارم شیرازی دام ظله، جلد 4، تهیه و تنظیم: ابوالقاسم علیان نژادی، قم: انتشارات امام علی بن ابی‌طالب علیه ‌السلام، 1393.